عراقچی: احتمال جنگ آب در خاورمیانه وجود دارد/ ادعای ترکیه در مورد پروژه «گاپ» قانعمان نکرد
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۷۵۵۸۱۶
جامعه>محیط زیست - ایسنا نوشت: سید عباس عراقچی با اشاره به ادعای ترکها در ارتباط با پروژه «گاپ»، گفت: آنها ادعا میکنند که تبعات زیست محیطی این پروژه را بر روی کشورهای اطراف در نظر گرفتهاند درحالی که این ادعای آنها است و ما نسبت به صحت این ادعا هنوز قانع نشدهایم، از دیگر سو کارشناسان ایران، عراق و سایر کشورهای اطراف، دیدگاههای دیگری در این زمینه دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سید عباس عراقچی،معاون حقوقی و بین الملل وزارت امور خارجه،که در ۲۲ اردیبهشت سال گذشته، کتابش با عنوان«دیپلماسی آبهای فرامرزی و نظام بین الملل» را رونمایی کرد،در گفتگوی مفصلی دراین باره گفت: هر یک از مسائل مرتبط با آب متناسب با موضوعشان در ادارات مختلف وزارت خارجه مورد بحث و بررسی قرار میگیرند، در چند دهه اخیر آب تبدیل به یک دغدغه جهانی شده و در همین چارچوب «دیپلماسی آب» و علمی به نام «سیاست آب» یا «هیدروپالیتکس» شکل گرفته است، چنان که در حال حاضر در برخی از دانشگاههای معتبر دنیا این رشتهها تدریس میشوند.
این مقام مسوول در وزارت امور خارجه، ادامه داد: در چند سال اخیر در کشور ما نیز مساله آب و کمبود آن به یک موضوع جدی و حساس تبدیل شده است و ابعاد مختلف حتی امنیتی به خود گرفته است.
عراقچی افزود: با توجه به اهمیت این موضوع، در وزارت امورخارجه نیز سعی شده است که تمرکز بیشتری بر روی دیپلماسی آب به وجود آید. در همین چارچوب و با توجه به ابعاد حقوقی و بینالمللی دیپلماسی آب، این موضوع در معاونت حقوقی و بینالمللی وزارت خارجه مورد توجه بیشتری قرار گرفته است.
تعیین دستیار ویژه برای دیپلماسی آب
وی اعلام کرد: در راستای مسائل مورد اشاره، بخشی به نام دیپلماسی آب در این معاونت شکل گرفته و دستیار ویژهای سرپرستی این بخش را برعهده دارد. البته به نظر میرسد در ساختار جدید وزارت امور خارجه، دیپلماسی آب جایگاه ویژه و جدیتری خواهد داشت و به صورت متمرکزتر بر روی آن کار خواهد شد.
عراقچی در مورد تشکیل کمیته آب در وزارت خارجه، نیز توضیح داد : در جریان مذاکرات اخیر ایران و افغانستان بر تشکیل پنج کمیته کاری بین دو کشور توافق شد که یکی از این کمیتهها، کمیته آب است.
معاون وزیر امور خارجه گفت: مسئولیت هر کدام از کمیتهها با یکی از معاونین وزیر در وزارتخانههای مختلف است اما همه این کمیتهها زیر نظر وزیر امور خارجه فعالیت میکنند. در همین راستا مسئولیت کمیته آب به معاونت حقوقی و بینالملل دستگاه دیپلماسی سپرده شده است. این کمیتههای پنچ گانه، تاکنون یک بار در ایران تشکیل جلسه دادهاند و جلسه بعدی آنها در افغانستان خواهد بود، گرچه هنوز زمان دقیق آن مشخص نیست.
وی در پاسخ به این سوال که در مورد آب، سه موضوع تالابهای هامون، رود هیرمند و رودخانه هریرود بین ایران و افغانستان مطرح است و تاکنون در کمیته آب چه بحث هایی در مورد این سه موضوع انجام شده است؟، خاطرنشان کرد: در کمیته آب که بین ایران و افغانستان تشکیل شده است، چهار موضوع را بررسی میکنیم که شما سه موضوع آن را اشاره کردید. موضوع اول مربوط به تالابهایهامون و اکوسیستم این منطقه است. متاسفانه به دلیل بیتوجهیهایی که در سالهای گذشته صورت گرفته و همچنین تغییرات اقلیمی، خیلی از تالابها به سمت خشک شدن رفته اند و برخی از آنها خشک شدهاند. خشک شدن تالابها منجر به ایجاد مشکلاتی در زمینه کشاورزی و همچنین محیط زیست از جمله تولید گرد و غبار شده است و اکنون یکی از موضوعات مشترک بین ما و افغانستان که هر دو نیز با آن روبرو هستیم، همین قضیه است.
قدیمی بودن معاهده هیرمند، دلیل بر بیاعتبار بودن آن نیست
معاون وزیر امور خارجه گفت: در مورد رودخانه هیرمند معاهدهای بین ما و افغانستان از سالهای قبل منعقد شده است ولی قدیمی بودن این معاهده دلیل بر بیاعتبار بودن آن نیست. از نظر دولت ایران و افغانستان این معاهده کماکان معتبر است. آب رودخانه هیرمند از افغانستان سرچشمه میگیرد، وارد خاک ایران میشود، از تالابهای هامون میگذرد و دوباره به خاک افغانستان باز میگردد. حقابهای بر همین اساس برای ایران و افغانستان در نظر گرفته شده که ما همچنان به آن پایبند هستیم. البته در مورد نحوه اجرا و مکانیزم بهرهبرداری از آب وهمچنین مسائل مرزی مربوط به این رودخانه گفتوگوهایی دراین کمیته انجام شده است.
عراقچی افزود: طبیعتا حقابه ما از رودخانه هیرمند امری جدا از حقابه محیط زیست است. این روزها فقط کشورها و مردم نیستند که از حقابه برخوردارند بلکه محیط زیست و طبیعت نیز حقی از این موضوع دارند. اگر حقابهای برای ایران و افغانستان قائل هستیم باید حقآبهای نیز برای طبیعت در نظر بگیریم و اجازه دهیم که روال طبیعی رودخانهها و تالابها ادامه پیدا کند و به حیات خود ادامه دهند. بنابراین در مورد رودخانه هیرمند غیر از مسائل اجرایی و مکانیزمهای اجرای توافق که باید روی آن بحث و گفتوگو کنیم، در ارتباط با حقآبه طبیعت و محیط زیست نیز رایزنی هایی در حال انجام است و این موضوع مورد توجه دو کشور قرار گرفته است.
رودخانه ی هریرود، پروندهای باز بین ایران و افغانستان است
مسوول کمیته آب ایران و افغانستان ادامه داد : موضوع سومی که بین ایران و افغانستان مطرح است، بحث رودخانه هریرود است. هنوز هیچ رژیم حقوقی بین ما و افغانستان و همچنین کشور ترکمنستان که به نوعی در این موضوع شراکت دارد، ایجاد نشده است. رودخانه ی هریرود، پروندهای باز بین ما و افغانستان است. یکسری مطالعات فنی انجام شده است تا مشخص شود سرچشمههای تامین آب برای این رودخانه چه نقاطی هستند. کدام نقاط ایران و افغانستان در ارتباط با این رودخانه بالادست و کجاها پاییندست هستند. در مورد این رودخانه یکسری بحثهای فنی در کنار بحثهای حقوقی و سیاسی وجود دارد که در کمیته مورد اشاره در حال بحث و گفتوگو در مورد آنها هستیم تا ببینیم آبی که در این منطقه وجود دارد، چگونه باید بین دو کشور تقسیم شود. هدف نهایی ما رسیدن به یک رژیم حقوقی مورد توافق بین دو طرف است و امیدوارم مذاکرات مربوطه سریعتر آغاز شود.
همکاریهای مشترک تهران و کابل در حوزه آب
معاون وزیر امور خارجه، گفت: موضوع چهارمی که در کمیته آب در حال بحث و رایزنی در مورد آن هستیم، همکاری دو کشور ایران و افغانستان در حوزه آب است. معتقدیم که مسائل آبی لزوما نباید به منازعه، مقابله و درگیری منجر شود، بلکه میتوان از آن به عنوان موضوعی جهت همکاری استفاده کنیم.
این دیپلمات ارشد کشورمان، گفت: اگر تاریخ را مطالعه کنید، میبینید که آب همیشه یک موضوع بوده است، گاهی موضوعی بین دو روستا، دو شهر و گاهی بین دو کشور و دو ملت. در تاریخ جنگهای زیادی بر سر آب ایجاد شده است ولی جالب است به این نکته توجه کنیم که همکاریها در ارتباط با موضوع آب هم زیاد بوده است حتی بیشتر از جنگ در ارتباط با آب. کشورها، قومیتها، ملیتها و شهرها و روستاها در اکثر موارد در ارتباط با موضوع آب به تفاهم رسیدهاند و اکنون این ایده مطرح است که ایران و افغانستان نیز علاوه بر سه موضوع مطرح شده که مسائل حقوقی، سیاسی و فنی هستند همکاریهایی نیز در زمینه آب داشته باشند.
وی در پاسخ به این سوال که این همکاریها به چه نحو خواهد بود؟ اظهار کرد: این همکاریها میتواند به صورت اجرای پروژههای مشترک دنبال شود به نحوی که دو کشور از منافع این پروژهها بهرهمند شوند. میتوانیم منابعی که در دو کشور وجود دارد را بین هم تقسیم کنیم. مثلا ممکن است در برخی از نقاط افغانستان آب فراوان وجود داشته باشد، از طرف دیگر ما هم نیروی کار و تکنولوژی مورد نیاز را در اختیار داریم، میتوانیم در پروژههای مشترک کشاورزی، باغداری، ماهیگیری و ... از این تواناییها و امکانات استفاده کنیم. مثلا زمینهایی اختصاص داده شود که آب آن از سوی یکی از طرفین تامین شود و کشورمقابل نیز نیروی انسانی، بذر و یا دانش مورد نیاز را تامین کند و سپس منافع حاصله بین دو طرف تقسیم شود. البته اینها ایدههای خام هستند و هنوز پروژهای تعریف نشده است؛ اما در جریان گفت وگوهای انجام شده هر دو طرف ازپی گیری چنین ایدههایی استقبال کردهاند.
عراقچی با بیان اینکه ریاست کمیته آب بین ایران و افغانستان با او است و معاونان وزرا از وزارتخانههای کشاورزی، نیرو و همچنین سازمان محیط زیست در این کمیته حضور دارند، گفت: لذا وقتی در کمیته آب بحث همکاری بر سر موضوع آب مطرح میشود، طبیعی است که دوستان ما در وزارت جهاد کشاورزی مسئول میشوند که این پروژهها را تعریف و طراحی کنند به نحوی که در دور بعدی مذاکره با طرف افغانستانی آنها را بر سر میز مذاکره ارائه دهیم.
این مقام مسوول در وزارت امور خارجه، در پاسخ به این سوال که از مدت ها قبل مذاکرات آبی بین ایران و افغانستان آغاز شده و به نظر میرسد، این گفتوگوها تاکنون به نتایج موفقی نرسیده وحتی مساله آب بین ایران و افغانستان به یک موضوع امنیتی تبدیل شده است؟ گفت: موضوع آب یک موضوع حیاتی به معنای واقعی کلمه است لذا برای همه کشورها و همه دولتها موضوع مهمی بوده و هست.
وی با تاکید بر این که نحوه تقسیم کردن و بهرهبرداری مشترک از منابع آبی، موضوعات بسیار مهم در حوزه های آبی مشترک هستند، ادامه داد: همانطور که شما اشاره کردید بین ایران و افغانستان معاهدهای به نام معاهده هیرمند وجود دارد که در ارتباط با آن دهها سال مذاکره شده تا دو طرف توانستهاند به توافق برسند، گرچه بعد از توافق نیز حرفها، نقلها و مباحثی نیز همچنان مطرح بوده است. در واقع میخواهم با ذکر این مثال این نکته را یاد آوری کنم که رسیدن به توافق در ارتباط با اینگونه موضوعات زمانبر است. این واقعیت را باید در نظر داشته باشیم که تغییرات اقلیمی و کاهش نزولات آسمانی از یک طرف و همچنین افزایش جمعیت و گسترش صنعت و کشاورزی باعث شده که میزان آب شیرین در منطقه خاورمیانه هر چه بیشتر کاهش پیدا کند و این مسائل بر حساسیت های موضوع آب افزوده است.
معاون وزیر امور خارجه گفت: عوامل ذکر شده، بحران آب در خاورمیانه را به بحران بسیار جدی تبدیل کرده است و هر روز این بحران عمیق تر و وخیم تر میشود، وقتی آب نباشد به دنبال آن بیکاری، فقر، مهاجرت و مسائل امنیتی پیش میآید و حتی ممکن است باعث درگیری و منازعه بین دو کشور، دو شهر، دو قبیله و یا دو روستا شود. ، بنابراین با توجه به این مسائل، طبیعی است که تصمیمگیری در مورد منابع آبی که بین دو کشور مشترک است، هر روز به یک موضوع جدیتر و سختتر تبدیل شود و حتی ممکن است با منافع و امنیت ملی آن کشورها گره بخورد، بنابراین درچنین فرآیندی مذاکرات سختتر و پیچیدهتر میشوند و به دنبال آن رسیدن به توافق هم سختتر خواهد بود. این یک امر روشن است و در مورد مسائل آبی بین ایران و افغانستان نیز صدق میکند.
احتمالا جنگهای آتی در خاورمیانه، بر سر موضوع آب خواهد بود
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به کمبود آب شیرین درخاورمیانه آیا این احتمال وجود دارد که در آینده نزدیک شاهد جنگ بر سر آب در این منطقه باشیم؟ گفت: بله، این احتمال وجود دارد. جنگ آب یک موضوع جدید نیست، همیشه وجود داشته است و سالها به عنوان یک خطر جدی در خاورمیانه به آن توجه شده است. این احتمال وجود دارد که جنگهای آتی در این منطقه بر سر آب باشد. اما تاریخ برای ما درسهای زیادی دارد. طبق تجربیات تاریخی، زمینههای جنگ بر سر موضوع آب، میتواند به همکاری در این زمینه منجر شود و به همان دلیل، آب در سیاست خارجی اهمیت زیادی پیدا کرده است.
عراقچی تاکید کرد: ارزیابیهای بینالمللی نشان میدهد که تا سال ۲۰۲۵ کل منطقه خاورمیانه رسما به عنوان منطقه خشک شناخته خواهد شد که ایران نیز شامل آن میشود. این وضعیت تا سال ۲۰۵۰ به مراتب وخیمتر خواهد شد و کمبود آب و خشکسالی به یک موضوع بسیار، بسیار جدی برای کشورهای خاورمیانه از جمله ایران تبدیل خواهد شد و حتی ممکن است بخشهایی از سرزمین ایران به طور کامل یا به میزان زیاد به خاطر این موضوع از حیز انتفاع ساقط شوند. بعضا در اخبار میشنویم که ادارات فلان شهرجنوبی کشور در ایام تابستان به خاطر شدت گرما، ساعت یک بعدازظهر تعطیل میشوند یعنی این شهر از ساعت یک بعدازظهر تا غروب که هوا خنک شود کارایی ندارد و ساعت استفاده از روز کاهش پیدا میکند. به نظر می رسد در سالهای آتی این گونه مشکلات به شکل گسترده تری ایجاد خواهند شد.
این مقام مسوول در وزارت امور خارجه، با بیان اینکه در ارتباط با بحران مورد اشاره دو تدبیرکلی درعرصه جهانی وجود دارد، گفت: تدبیر اول تامین منابع آب از خارج از کشور است وتدبیر دوم مدیریت منابع آب در داخل کشور است.
وی با بیان اینکه در هر دو تدبیر مورد اشاره سیاست خارجی نقش ایفا میکند، در پاسخ به این سوال که به چه میزان امکان دارد که بتوانیم آب را از خارج به داخل کشورمنتقل کنیم؟ گفت: در ایران نیز ایدههایی در این زمینه وجود دارد که از برخی از کشورهای اطراف آب تامین شود، اما اینکه چقدر از لحاظ فیزیکی میتوان این ایده ها را عملیاتی کرد یک موضوع دیگر است. اکنون تعدادی از کشورهایی که کم آب هستند که از طریق حفر کانالهای ویژه آب را از کشورهای پرآب به داخل کشورشان منتقل میکنند.
معاون وزیر امور خارجه، با تاکید بر اینکه در مورد مدیریت منابع آب و اینکه چگونه از آب موجود استفاده بهینه کنیم، سیاست خارجی نقش مهمی دارد، به موضوع آب مجازی نیز اشاره کرد و گفت: منظور از آب مجازی این است که بررسی شود برای تولید یک کالا چقدر آب مصرف شده است، مثلا در مورد کالایی مثل برنج از زمان نشاء تا برداشت به چه میزان آب استفاده می شود. میزان آبی که در این فرایند مورد استفاده قرار گرفته است را آب مجازی میگویند. برخی اوقات آمارهای غیرقابل باوری در مورد استفاده از آب در محصولاتی که تولید میشود، مطرح میشود، مثلا بر اساس برخی از آمارهای اعلام شده، در تولید یک کفش چرمی نزدیک به ۴۵ الی ۵۰ هزار لیتر آب مصرف میشود.
آیا بهتر نیست کالایی که آب زیادی مصرف میکند را از خارج وارد کنیم؟
وی ادامه داد: در واقع آب مجازی به ما میگوید به این موضوع توجه کنید که برای تولید یک کالا چقدر آب مصرف میشود و از دیگر سو این موضوع را مطرح میکند که اگر کشوری کم آب است، بهتر است کالایی را تولید کند که آب کمی مصرف میکند و کالاهای پر آب را از خارج تهیه کند. بنابراین در همین چارچوب کشورها در تجارت خارجی باید به سمت تجارت هوشمند حرکت کنند و عامل آب را در این هوشمندی در نظر بگیرند. مثلا ما به عنوان کشوری کم آب، باید بررسی کنیم که برای تولید برخی از محصولات کشاورزی چقدر آب مصرف میکنیم و بعد از آن، در این مورد فکر کنیم که آیا بهتر نیست کالایی که آب زیادی مصرف میکند را از خارج وارد کنیم و خودمان به سمت تولید کالاهایی برویم که آب کمتری مصرف میکنند؟
عراقچی با بیان اینکه این موضوع نیز ارتباط مستقیمی با سیاست خارجی و تجارت خارجی دارد، گفت: در چارچوب این مقوله بحث کشتهای فراسرزمینی نیز مطرح میشود؛ مثلا شما میخواهید کالایی را تولید کنید که به آب فراوان احتیاج دارد، شما میتوانید با توافق با کشوری که از آب زیادی برخوردار است، کالای مورد نظر را در آن کشور تولید کنید و سپس محصولات را به داخل کشورتان منتقل کنید. کشورها میتوانند در این زمینه با یکدیگر قرارداد ببندند. مثلا کشورهایی که پرآب هستند و زمینهای حاصل خیزشان بیشتر از مورد نیازشان است، میتوانند زمین کشاورزی در اختیار کشورهایی قراردهند که کم آب هستند و این کشورها با استفاده از منابع آبی موجود کالای مورد نظر خود را تولید کنند.
معاون وزیر امور خارجه افزود: موضوع دیگر در این زمینه، بهینهسازی مصرف، اصلاح الگوی مصرف و اصلاح الگوی سیستمهای کشت و آبیاری است. هر کدام از این موضوعات برای خودشان دارای تکنولوژی و دانش هستند. تعدادی از کشورها به این تکنولوژی و دانش رسیدهاند و ما میتوانیم از تجربیات بینالمللی آنها در داخل کشور بهره برداری کنیم، در همین چارچوب حتی می توان سرمایهگذاری خارجی جذب کرد و یا از منابع مالی سازمانهای بینالمللی استفاده کرد.
عراقچی در بخش دیگری از صحبتهای خود در ارتباط با مصرف بهینه آب در کشور، اظهار کرد: گفته میشود که در تهران بیش از ۲۰ درصد آب لولهکشی در زیر زمین به خاطر پوسیدگی لولهها و نواقصی که لولهها دارند هدر میرود البته من تا رقم ۴۰ درصد نیز شنیدهام. در دهه ۷۰ توکیو (پایتخت ژاپن) نیز چنین مشکلی را داشت و بالای ۲۰ درصد آب لولهکشیاش به همین خاطر هدر میرفت ولی اکنون در یک پروژه طولانی مدت هدررفت آب را به زیر دو درصد رساندهاند.
وی با بیان اینکه بر اساس آمار اعلام شده، میزان نزولات آسمانی در ایران حدود ۴۰۰ میلیارد متر مکعب است و برآورد میشود که حدود ۲۸۰ الی ۲۹۰ میلیارد متر مکعب آن تبخیر میشود، گفت: اینها موضوعاتی است که ما با استفاده از تکنولوژی روز دنیا و استفاده از تجربیات دیگر کشورها میتوانیم از آنها جلوگیری کنیم. دیپلماسی آب و سیاست خارجی وظیفه دارد که این تکنولوژیها را با ایجاد ارتباط بین مراکز علمی داخل کشور و خارج از کشور به داخل ایران منتقل کند و زمینه را برای سرمایهگذاری خارجی در کشور در این حوزه ها
منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۵۵۸۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله گازانبری امارت به تعهدات آبی با ایران ؛ همسایهآزاری تمامی ندارد
به گزارش همشهری آنلاین، روزنامه فرهیختگان نوشت: روز یکشنبه ۹ اردیبهشتماه در گزارشی با عنوان «تفاوتی بین استراتژی امارت با دوران غنی نیست» به موضوع عدم پرداخت و رهاسازی کامل حقابه سیستان توسط طالبان حتی در این روزهای پربارش پرداختیم. این در حالی است که علیرغم تمام هشدارها درباره وضعیت وخیم آبی در جنوب شرق ایران که ناشی از مسدود بودن راههای آبی به این قسمت است، همسایه شرقی همچنان در حال انجام پروژههای آبی روی رودخانههاست. به همین منظور عملیات تکمیل پروژه سد «پاشدان»، از سدهای بزرگ افغانستان در مرز با ایران و در مسیر هریرود، با حضور ملا عبدالغنی برادر، معاون نخستوزیرو عبدالطیف منصور، سرپرست وزارت آب و انرژی طالبان در هرات آغاز شده است. کارشناسان حوزه هیدروپلیتیک معتقدند که با ساخت و بهرهبرداری از این سد در بالادست هریرود، تنش آبی در ایران و ترکمنستان تشدید خواهد شد. در همین رابطه با محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
ردپای هندوستان در هریرودبا توجه به اینکه مناقشه رودخانه فرامرزی هریرود با تکمیل سدهای و کانالها در بالادست افغانستان وارد فاز جدیدی خواهد شد، این مناقشه و بهخصوص سرمایهگذاری هندوستان در حوضه هریرود و پروژههای آتی شان مورد توجه خواهد بود. محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران و عضو هیات اندیشهورز هیدروپلیتیک و دیپلماسی آب بنیاد نخبگان کشور درباره این مناقشه گفت: «بهطور کلی شاید بشود سرمایهگذاری هند در پروژههای آبی و غیرآبی افغانستان را در میراث استعمار جستوجو کرد؛ وقتی تاریخ هند بهخصوص یک قرن اخیر را مرور میکنید تا سال ۱۹۴۷ مستعمره بریتانیا بود و بعد با هند چندپاره مواجه شدیم که به کشور هند و پاکستان و بعدها پاکستان شرقی (بنگلادش) تقسیم و سبب مناقشات متعددی همانند مناقشه حلنشده کشمیر میشود. از همین رو با توجه به موقعیت جغرافیایی افغانستان که در مهار آب فرامرزش دارد باعث شد این کشور بهجدیت سراغ سرمایهگذاری روی مهار این منبع برود و عملا بتواند از طریق افغانستان برای خودش اهرمهای فشار ایجاد کند. به هر حال افغانستان بخشی از ظهور و تداوم دیپلماسی آبی و عوامل سیاسی-اجتماعی در این منطقه را در سیاستهای هیدروپلتیکی که با توجه به موقعیت بالادستی که در چهار حوضهاش دارد میتواند پیش ببرد.
البته موضوع فقط مربوط به ایران نیست؛ رودخانه فرامرزی کابل که در نزدیکی آتوک در پاکستان به رود سند منتهی میشود، خودش پتانسیل مناقشه آبی عظیمی را دارد. جالب است که همین مناقشه هم شاید به تعیین مرز استعماری خط ریورند ۱۸۹۳ برگردد که بریتانیا برای در امان ماندن هند شرقی از نفوذ شوروی به قبایل پشتون خودمختاری داد، حتی ردپای بریتانیا در مناقشه هیرمند بهوضوح قابل مشاهده است. جایی که مرز سیستان درونی و بیرونی را گلداسمیت بریتانیایی تعیین میکند و خاوریترین دلتای رودخانه هیرمند را بهعنوان مرز بین دو کشور قرار میدهد. گذشته از ردپای ناخجسته استعمار؛ هند با تقریبا دو میلیارد دلار پنجمین کشوری است که بیشترین سرمایهگذاری را در پروژههای آبی و غیرآبی افغانستان انجام داده؛ از بورسیه تحصیلی بگیرید تا استخراج معادن و... . اما در زمینه پروژههای آتی، نمیخواهم به این موضوع ورود کنم که امارت اسلامی بهجدیت دنبال این است که با مهندسی اجتماعی تحت پروژههایی همچون «قوشتپه»، مهاجران اخراجی پاکستان را در «آمودریا» که منابع دستنخورده عظیم انرژی را دارد بارگذاری کند، فقط میخواهم از یک پروژه دیگر تحت عنوان TAPI بگویم که به دلایل ناامنی در افغانستان به تعویق افتاده بود. درباره اهمیت این پروژه همین کافی است که بوش زمان حمله به افغانستان میگوید تکمیل استراتژی جنگ ما تکمیل پروژه تاپی است که قرار است گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان به پاکستان و هند انتقال بدهد و هدفش تامین سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به جنوب آسیاست.
همین چندروز قبل آقای«آمانوف»، رئیس اجراییه شرکت خط گاز تاپی، در مجمع سرمایهگذاری انرژی ترکمنستان در پاریس اعلام کرد که ترکمنستان به تکمیل بخش خود از پروژه لوله گاز تاپی متعهد است. ضمنا این نگرانی هم وجود دارد که این لوله گاز جایگزین مسیر طرح خط لوله گاز صلح بین ایران و پاکستان و هند هم باشد، یعنی عملا علاوهبر اینکه منابع آب را مهار میکند بهجد دنبال این است که وابستگیاش را به منبع انرژی ما کم کند. به نظرم پرواضح است که به سرانجام رساندن این پروژهها موقعیت ویژهتری در مذاکرات به طرف افغانستانی میدهد.
ماجرای ابرپروژه سد سلما در بالادست رودخانه هریرود
این پژوهشگر درباره ابر پروژه سد سلما که کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا پروژه سد سلما با حمایتهای این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد گفت: کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا، پروژه سد سلما با حمایتهای این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد ولی به دلیل ناآرامیهای داخلی فراز و فرودهایی داشت تا نهایتا در دوران رئیسجمهور غنی در ۱۳۹۵ با ظرفیتی حدود ۶۵۰ میلیون مترمکعب و با حمایت مالی ۳۰۰ میلیونی هند به بهرهبرداری رسید. جالب است که نخستوزیر، آقای مودی قبل از افتتاحیه بند سلما به ایران میآید و توافقنامه چابهار را امضا میکند و هنوز بعد از سالها خلف وعده کار واقعی انجام نشده است. همچنین در مراسم افتتاحیه سد سلما میگوید: «این پروژه راه صلح برای همگان را انتخاب کردم.»
شاید کسی با این نکته موافق نباشد و نگاهم به مناقشات بین کشورها کمی رئالیستی است، اما به این روند باید دقت کرد. استعمار کهن روزگاری هند را با ابزار زور و حمله نظامی تسخیر کرد و امروز فقط شیوه استعمار متفاوت شده و با مصادره واژه صلح و استخدام مجریان، همان شیوه قبلی را در کشورهای دیگر دنبال میکند. واقعیت این است که سایه استعمار همچنان هم بر سر مسائل و رفتارهای دولتها حاکم است و اصطلاحا «استعمار پوست انداخته» و حال «استعمار نوین» به شیوهای دیگر به دنبال تسلط و نادیدهگرفتن حق ملتهاست.
در عصر حاضر اگر کمی حواسمان جمع باشد متوجه میشویم که استعمار فرانو چطور بر باور و منش ملتها و هویتشان بهطور نامحسوس و بدون اینکه خود استعمارگران یا حتی مجریان بومی حضور مرئی داشته باشند چنگ میزند تا مناقشات آبی و غیرآبی را تشدید کند. شاید اهمیت دیپلماسی عمومی در مناقشه آبی مثل مناقشه هیرمند و هریرود در گذر زمان با تکمیل کانال و بندهای انحرافی و وابسته کردن جامعه محلی بالادست به این منبع حیاتی روشنتر شود؛ در زمانی که عملا ماهیت مناقشه از دولت-دولت به دولت-مردم شیفت پیدا کرد.
واقعا نمیخواهم شرایط را اورژانسی نشان بدهم. چون اولین کاری که در این شرایط میکنیم تراشیدن پروژه اورژانسی با پول بیتالمال است. در واقع میخواهم توجه کنیم که در آستانه حذفشدگی قرار داریم و مورد هجمه استعمار آبی هستیم و امروز هیچ چیزی مثل عنصر زمان مهم نیست.
مناقشه آبی میان دو کشور، قدمتی به تاریخ افغانستان دارد و در سالهای اخیر به بحرانی جدی تبدیل شده. جلالی درباره رهیافت برونرفت از این شرایط تضاد منافع گفت: «نگرانی عمیق این است که کشورهای دیگر در نتیجه پرداختن صحیح به شکستهای دیپلماسی آبیشان در گذشته و بازتعریف نحوه همکاری درمورد مسائل آبهای فرامرزی، راهی برای آینده دیپلماسی آبیشان ترسیم کردهاند و سوال این است که آیا ما به این درک رسیدهایم که اگر بگوییم «در دیپلماسی آب چندان موفق نبودهایم» متهم به تحریف واقعیت نشویم؟ البته موافقم که فضا آنچنان هم تاریک نبوده و نیست؛ اما اگر بپذیریم حقابه تاریخی معاهده هیرمند در صد و اندی سال و در طول تاریخ روابط بین دو کشور ایران و افغانستان تقلیل پیدا کرد تا نهایتا به ۱۶ درصد رسید یا طی دوران تکمیل سد انحرافی کمالخان، که هرچند تلاشهایی شد و حتی اخیرا دکتر ظریف هم در مصاحبهشان اذعان داشتند که با علم به اینکه سد انحرافی کمالخان برای منحرف کردن سیلاب است و حقیقتا هم همین است، وارد گفتوگو شدند، اما بلاخره باید بپذیریم که علیرغم تلاشهای دستگاه دیپلماسی، نتوانستیم احداث این بند را به تعویق بیندازیم و سد انحرافی کمالخان تکمیل شد.
سوال اساسی این است که مصر چگونه در مناقشه رود نیل با اتیوپی و سودان توانست سالها احداث سد رنسانس (النهضه) را به تعویق بیندازد؟ از چه ابزارهایی استفاده کرد؟ از سد کمالخان که گذشت اما قرار است برای سد بخشآباد روی سرشاخه فراهرود در آینده چه اتفاقی بیفتد؟ چه ابزارهایی برای به تعویق افتادن احداث سد بخشآباد -که میخی است بر تابوت کمارفته سیستان- داریم؟ نکته اساسی این است که حتی افغانستان با اندوخته تجاربش فارغ از اینکه چه دولتی و حکومتی مستقر باشد مشخص کرده راهبرد هیدروپلیتیکیاش در مواجهه با مناقشات با همسایگانش چیست. اما ما با توجه به وضعیت هیدروپلیتیکی خاصی که داریم و در جایی بالادستی، در جایی میاندست و در جایی پاییندست هستیم و تک تک این رودخانههای فرامرزی چالشها و بازیگران متعدد خودش را دارد، چه راهبرد هیدروپلیتیکی و ابزار قدرتی داریم؟ مثلا روی هم همین رودخانه هریرود در قسمت پاییندست با ترکمنستان چالش جدی بازسازی کانال «قرهقوم» را داریم یا راندمان پایین آبیاری در بخش کشاورزی را داریم.
در قسمت بالادست با طرف افغانستانی با توسعه یکجانبه سد و کانالهایش بدون توجه به آب مورد نیاز پایین دست مواجهیم و حتی هیچ توافقنامهای روی این رودخانه فرامرزی با افغانستان نداریم. ما هنوز مشخص نکردهایم چه دکترین هیدروپلیتیکی خاصی برای این حوضههای فرامرزی داریم. همچنین اخیرا در لحظات آخر بعد از سالها گزارش کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه با تصویب بند الحاقی ۱ ماده ۳۹ موافقت کرد که «نقشه راه دیپلماسی آب در چهارچوب دیپلماسی کلان کشور» تهیه شود؛ ضمن اینکه آیا این هم سندی است که قرار است به بایگانی برود یا سندی است که درنهایت قرار است یک دکترین برا حوضههایی با چالشها و بازیگران متعدد تجویز کنیم؟ در دکترین ما نسبت دیپلماسی انرژی ما با مناسبات و تعاملات هیدروپلیتیکی آبهای فرامرزی قراره دیده میشود؟ فرهنگ چطور؟ ترانزیت چطور؟ چابهاری که کانون رقابت هند و چین است؟ آیا با هند ادامه بدهیم که ۸ سال بدعهدی مکرر کرده آنهم با ۸۵ میلیوندلار؛ در چنین پروژه راهبردی، نمیبایست چند میلیارد دلار قرارداد باشد؟ اینها فقط سوال است.
این پژوهشگر درباره میزان حقابهای که اینروزها رهاسازی شده گفت: «اجازه بدهید این نکته را هم یادآوری کنم؛ ما هم حقیقتا خوشحالیم از اینکه اندک آبی از حقابه ایران را دریافت کردیم ولیکن اینکه در تریبون رسمی یک نهاد رسمی اعلام میکنیم تا این لحظه اینقدر از حقابه هیرمند رهاسازی شد، این ابزار قدرت است؟ این دیپلماسی عمومی است؟ واقعا هم شاید توقع داشتند ما حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا در جام جهانی ۱۹۹۸ را تجربه کنیم!
وقتی ابزارهای قدرت مصر در تعویق احداث سد رنسانس را بررسی میکنید که چه کرد، یکی از ابزارهای بسیار مهمش همین بهکارگیری صحیح از دیپلماسی عمومی بوده است. ولی ما از این ظرفیت کمنظیر دیپلماسی عمومی بهدرستی استفاده نمیکنیم.
شاید زمانی سازش مبتنیبر مذاکره «برد-برد» حداقل در سطح فکری ایده جذابی بوده تا به یک نتیجه دوجانبه سودمند برسیم؛ اما واقعیت جهان امروز حقیقتا متفاوت شده است. کشورها اصولا حاضر نیستند در مذاکراتشان سهم برابر یا کمتری از طرف مقابل برای ملتهایشان بگیرند. ما باید تجدید نظری در رویکردهایمان در مذاکرات داشته باشیم و باید به این بیندیشم که چطور در مذاکرات میتوانیم یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خودمان و خوب برای دیگری ایجاد کنیم.
منحیثالمجموع فکر میکنم فیصله دادن به اثرات هیدروهژمونی در حوضه آبریز بینالمللی هریرود که بین چند کشور مشترک است و علیالخصوصانگیزه کشور بالادستی مثل حکومت امارات اسلامی که حاکمیت مطلق سرزمینی و توسعه یکطرفه رودخانهها را بدون توجه به پیامدهای آن در کشورهای پایین دست در پیش گرفته، حقیقتا مسیری صعبالعبور است؛ بهویژه اینکه روشن است سیاستهای دولت نوپای طالبان در راستای توسعه زیرساختهای آبی و ساخت سد و تکمیل کانالها به درهمتنیدگی این مناقشه خواهد افزود.
از طرفی دیگر این را هم در نظر داشته باشید که تقریبا جهان در حال تجربه سومین انتقال قدرت است. هرچند ایران همیشه در چنین بزنگاههایی در طول تاریخ تحت فشار بوده است؛ اما بخشی کوچکی از رهیافت را شاید در پاسخ به این سوال بشود جستوجو کرد که راهبرد کلان ما در این شرایط گذار نظام بینالملل که مشخصه اصلی آن بازتوزیع قدرت، ثروت و بازنویسی قواعد بینالمللی است، آیا این است که باید در تنهایی استراتژیک به سر ببریم یا با توجه به اینکه انزواگرایی، انفعال و عدم تعامل نه با ژئوپلتیک ایران سازگار است، نه با فرهنگ سنتی ایران، از طریق چندجانبهگرایی و ائتلافسازی مبتنیبر همکاری راهبردی به استقبال این جهان پساقطبی برویم؟ و حالا در سطوح پایینتر، چطور این کلان راهبردمان، قرار است توسعه پایدار و امنیت آبی را برای ما به ارمغان بیاورد تا دچار خفگی هژمونی نشویم؟! و چطور میشود به یک بازتوزیع مجدد قدرت بین بازیگران درگیر این مناقشه آبی دست بزنیم تا در این حوضه آبریز فرامرزی فضاها را دوباره پیکربندی و تفسیر کنیم. حقیقتا نمیدانم که آیا روزگاری میرسد که بتوانیم موقعیتی را با ابزارهای قدرتمان ایجاد کنیم که در مذاکرات آبیمان یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خود و خوب برای دیگری ایجاد کنیم یا خیر. امیدوارم.
خبرهای روزنامه فرهیختگانبیشتر بخوانید
کد خبر 849237 منبع: فرهیختگان برچسبها ایران و افغانستان استان سیستان و بلوچستان خبر ویژه افغانستان طالبان افغانستان