عراقچی: احتمال وجود جنگ آب در خاورمیانه/ تعیین دستیار ویژه برای دیپلماسی آب
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۷۵۷۷۳۱
سید عباس عراقچی با اشاره به ادعای ترکها در ارتباط با پروژه «گاپ»، گفت: آنها ادعا میکنند که تبعات زیست محیطی این پروژه را بر روی کشورهای اطراف در نظر گرفتهاند درحالی که این ادعای آنها است و ما نسبت به صحت این ادعا هنوز قانع نشدهایم، از دیگر سو کارشناسان ایران، عراق و سایر کشورهای اطراف، دیدگاههای دیگری در این زمینه دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سید عباس عراقچی، معاون حقوقی و بین الملل وزارت امور خارجه، که در ۲۲ اردیبهشت سال گذشته، کتابش با عنوان «دیپلماسی آبهای فرامرزی و نظام بین الملل» را رونمایی کرد، در گفتگوی مفصلی دراین باره گفت: هر یک از مسائل مرتبط با آب متناسب با موضوعشان در ادارات مختلف وزارت خارجه مورد بحث و بررسی قرار میگیرند، در چند دهه اخیر آب تبدیل به یک دغدغه جهانی شده و در همین چارچوب «دیپلماسی آب» و علمی به نام «سیاست آب» یا «هیدروپالیتکس» شکل گرفته است، چنان که در حال حاضر در برخی از دانشگاههای معتبر دنیا این رشتهها تدریس میشوند.به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایسنا، این مقام مسوول در وزارت امور خارجه، ادامه داد: در چند سال اخیر در کشور ما نیز مساله آب و کمبود آن به یک موضوع جدی و حساس تبدیل شده است و ابعاد مختلف حتی امنیتی به خود گرفته است.
عراقچی افزود: با توجه به اهمیت این موضوع، در وزارت امورخارجه نیز سعی شده است که تمرکز بیشتری بر روی دیپلماسی آب به وجود آید. در همین چارچوب و با توجه به ابعاد حقوقی و بینالمللی دیپلماسی آب، این موضوع در معاونت حقوقی و بینالمللی وزارت خارجه مورد توجه بیشتری قرار گرفته است.
تعیین دستیار ویژه برای دیپلماسی آب
وی اعلام کرد: در راستای مسائل مورد اشاره، بخشی به نام دیپلماسی آب در این معاونت شکل گرفته و دستیار ویژهای سرپرستی این بخش را برعهده دارد. البته به نظر میرسد در ساختار جدید وزارت امور خارجه، دیپلماسی آب جایگاه ویژه و جدیتری خواهد داشت و به صورت متمرکزتر بر روی آن کار خواهد شد.
عراقچی در مورد تشکیل کمیته آب در وزارت خارجه، نیز توضیح داد : در جریان مذاکرات اخیر ایران و افغانستان بر تشکیل پنج کمیته کاری بین دو کشور توافق شد که یکی از این کمیتهها، کمیته آب است.
معاون وزیر امور خارجه گفت: مسئولیت هر کدام از کمیتهها با یکی از معاونین وزیر در وزارتخانههای مختلف است اما همه این کمیتهها زیر نظر وزیر امور خارجه فعالیت میکنند. در همین راستا مسئولیت کمیته آب به معاونت حقوقی و بینالملل دستگاه دیپلماسی سپرده شده است. این کمیتههای پنچ گانه، تاکنون یک بار در ایران تشکیل جلسه دادهاند و جلسه بعدی آنها در افغانستان خواهد بود، گرچه هنوز زمان دقیق آن مشخص نیست.
وی در پاسخ به این سوال که در مورد آب، سه موضوع تالابهای هامون، رود هیرمند و رودخانه هریرود بین ایران و افغانستان مطرح است و تاکنون در کمیته آب چه بحث هایی در مورد این سه موضوع انجام شده است؟، خاطرنشان کرد: در کمیته آب که بین ایران و افغانستان تشکیل شده است، چهار موضوع را بررسی میکنیم که شما سه موضوع آن را اشاره کردید. موضوع اول مربوط به تالابهایهامون و اکوسیستم این منطقه است. متاسفانه به دلیل بیتوجهیهایی که در سالهای گذشته صورت گرفته و همچنین تغییرات اقلیمی، خیلی از تالابها به سمت خشک شدن رفته اند و برخی از آنها خشک شدهاند. خشک شدن تالابها منجر به ایجاد مشکلاتی در زمینه کشاورزی و همچنین محیط زیست از جمله تولید گرد و غبار شده است و اکنون یکی از موضوعات مشترک بین ما و افغانستان که هر دو نیز با آن روبرو هستیم، همین قضیه است.
قدیمی بودن معاهده هیرمند، دلیل بر بیاعتبار بودن آن نیست
معاون وزیر امور خارجه گفت: در مورد رودخانه هیرمند معاهدهای بین ما و افغانستان از سالهای قبل منعقد شده است ولی قدیمی بودن این معاهده دلیل بر بیاعتبار بودن آن نیست. از نظر دولت ایران و افغانستان این معاهده کماکان معتبر است. آب رودخانه هیرمند از افغانستان سرچشمه میگیرد، وارد خاک ایران میشود، از تالابهای هامون میگذرد و دوباره به خاک افغانستان باز میگردد. حقابهای بر همین اساس برای ایران و افغانستان در نظر گرفته شده که ما همچنان به آن پایبند هستیم. البته در مورد نحوه اجرا و مکانیزم بهرهبرداری از آب وهمچنین مسائل مرزی مربوط به این رودخانه گفتوگوهایی دراین کمیته انجام شده است.
عراقچی افزود: طبیعتا حقابه ما از رودخانه هیرمند امری جدا از حقابه محیط زیست است. این روزها فقط کشورها و مردم نیستند که از حقابه برخوردارند بلکه محیط زیست و طبیعت نیز حقی از این موضوع دارند. اگر حقابهای برای ایران و افغانستان قائل هستیم باید حقآبهای نیز برای طبیعت در نظر بگیریم و اجازه دهیم که روال طبیعی رودخانهها و تالابها ادامه پیدا کند و به حیات خود ادامه دهند. بنابراین در مورد رودخانه هیرمند غیر از مسائل اجرایی و مکانیزمهای اجرای توافق که باید روی آن بحث و گفتوگو کنیم، در ارتباط با حقآبه طبیعت و محیط زیست نیز رایزنی هایی در حال انجام است و این موضوع مورد توجه دو کشور قرار گرفته است.
رودخانه ی هریرود، پروندهای باز بین ایران و افغانستان است
مسوول کمیته آب ایران و افغانستان ادامه داد : موضوع سومی که بین ایران و افغانستان مطرح است، بحث رودخانه هریرود است. هنوز هیچ رژیم حقوقی بین ما و افغانستان و همچنین کشور ترکمنستان که به نوعی در این موضوع شراکت دارد، ایجاد نشده است. رودخانه ی هریرود، پروندهای باز بین ما و افغانستان است. یکسری مطالعات فنی انجام شده است تا مشخص شود سرچشمههای تامین آب برای این رودخانه چه نقاطی هستند. کدام نقاط ایران و افغانستان در ارتباط با این رودخانه بالادست و کجاها پاییندست هستند. در مورد این رودخانه یکسری بحثهای فنی در کنار بحثهای حقوقی و سیاسی وجود دارد که در کمیته مورد اشاره در حال بحث و گفتوگو در مورد آنها هستیم تا ببینیم آبی که در این منطقه وجود دارد، چگونه باید بین دو کشور تقسیم شود. هدف نهایی ما رسیدن به یک رژیم حقوقی مورد توافق بین دو طرف است و امیدوارم مذاکرات مربوطه سریعتر آغاز شود.
همکاریهای مشترک تهران و کابل در حوزه آب
معاون وزیر امور خارجه، گفت: موضوع چهارمی که در کمیته آب در حال بحث و رایزنی در مورد آن هستیم، همکاری دو کشور ایران و افغانستان در حوزه آب است. معتقدیم که مسائل آبی لزوما نباید به منازعه، مقابله و درگیری منجر شود، بلکه میتوان از آن به عنوان موضوعی جهت همکاری استفاده کنیم.
این دیپلمات ارشد کشورمان، گفت: اگر تاریخ را مطالعه کنید، میبینید که آب همیشه یک موضوع بوده است، گاهی موضوعی بین دو روستا، دو شهر و گاهی بین دو کشور و دو ملت. در تاریخ جنگهای زیادی بر سر آب ایجاد شده است ولی جالب است به این نکته توجه کنیم که همکاریها در ارتباط با موضوع آب هم زیاد بوده است حتی بیشتر از جنگ در ارتباط با آب. کشورها، قومیتها، ملیتها و شهرها و روستاها در اکثر موارد در ارتباط با موضوع آب به تفاهم رسیدهاند و اکنون این ایده مطرح است که ایران و افغانستان نیز علاوه بر سه موضوع مطرح شده که مسائل حقوقی، سیاسی و فنی هستند همکاریهایی نیز در زمینه آب داشته باشند.
وی در پاسخ به این سوال که این همکاریها به چه نحو خواهد بود؟ اظهار کرد: این همکاریها میتواند به صورت اجرای پروژههای مشترک دنبال شود به نحوی که دو کشور از منافع این پروژهها بهرهمند شوند. میتوانیم منابعی که در دو کشور وجود دارد را بین هم تقسیم کنیم. مثلا ممکن است در برخی از نقاط افغانستان آب فراوان وجود داشته باشد، از طرف دیگر ما هم نیروی کار و تکنولوژی مورد نیاز را در اختیار داریم، میتوانیم در پروژههای مشترک کشاورزی، باغداری، ماهیگیری و ... از این تواناییها و امکانات استفاده کنیم. مثلا زمینهایی اختصاص داده شود که آب آن از سوی یکی از طرفین تامین شود و کشورمقابل نیز نیروی انسانی، بذر و یا دانش مورد نیاز را تامین کند و سپس منافع حاصله بین دو طرف تقسیم شود. البته اینها ایدههای خام هستند و هنوز پروژهای تعریف نشده است؛ اما در جریان گفت وگوهای انجام شده هر دو طرف ازپی گیری چنین ایدههایی استقبال کردهاند.
عراقچی با بیان اینکه ریاست کمیته آب بین ایران و افغانستان با او است و معاونان وزرا از وزارتخانههای کشاورزی، نیرو و همچنین سازمان محیط زیست در این کمیته حضور دارند، گفت: لذا وقتی در کمیته آب بحث همکاری بر سر موضوع آب مطرح میشود، طبیعی است که دوستان ما در وزارت جهاد کشاورزی مسئول میشوند که این پروژهها را تعریف و طراحی کنند به نحوی که در دور بعدی مذاکره با طرف افغانستانی آنها را بر سر میز مذاکره ارائه دهیم.
این مقام مسوول در وزارت امور خارجه، در پاسخ به این سوال که از مدت ها قبل مذاکرات آبی بین ایران و افغانستان آغاز شده و به نظر میرسد، این گفتوگوها تاکنون به نتایج موفقی نرسیده وحتی مساله آب بین ایران و افغانستان به یک موضوع امنیتی تبدیل شده است؟ گفت: موضوع آب یک موضوع حیاتی به معنای واقعی کلمه است لذا برای همه کشورها و همه دولتها موضوع مهمی بوده و هست.
وی با تاکید بر این که نحوه تقسیم کردن و بهرهبرداری مشترک از منابع آبی، موضوعات بسیار مهم در حوزه های آبی مشترک هستند، ادامه داد: همانطور که شما اشاره کردید بین ایران و افغانستان معاهدهای به نام معاهده هیرمند وجود دارد که در ارتباط با آن دهها سال مذاکره شده تا دو طرف توانستهاند به توافق برسند، گرچه بعد از توافق نیز حرفها، نقلها و مباحثی نیز همچنان مطرح بوده است. در واقع میخواهم با ذکر این مثال این نکته را یاد آوری کنم که رسیدن به توافق در ارتباط با اینگونه موضوعات زمانبر است. این واقعیت را باید در نظر داشته باشیم که تغییرات اقلیمی و کاهش نزولات آسمانی از یک طرف و همچنین افزایش جمعیت و گسترش صنعت و کشاورزی باعث شده که میزان آب شیرین در منطقه خاورمیانه هر چه بیشتر کاهش پیدا کند و این مسائل بر حساسیت های موضوع آب افزوده است.
معاون وزیر امور خارجه گفت: عوامل ذکر شده، بحران آب در خاورمیانه را به بحران بسیار جدی تبدیل کرده است و هر روز این بحران عمیق تر و وخیم تر میشود، وقتی آب نباشد به دنبال آن بیکاری، فقر، مهاجرت و مسائل امنیتی پیش میآید و حتی ممکن است باعث درگیری و منازعه بین دو کشور، دو شهر، دو قبیله و یا دو روستا شود. ، بنابراین با توجه به این مسائل، طبیعی است که تصمیمگیری در مورد منابع آبی که بین دو کشور مشترک است، هر روز به یک موضوع جدیتر و سختتر تبدیل شود و حتی ممکن است با منافع و امنیت ملی آن کشورها گره بخورد، بنابراین درچنین فرآیندی مذاکرات سختتر و پیچیدهتر میشوند و به دنبال آن رسیدن به توافق هم سختتر خواهد بود. این یک امر روشن است و در مورد مسائل آبی بین ایران و افغانستان نیز صدق میکند.
احتمالا جنگهای آتی در خاورمیانه، بر سر موضوع آب خواهد بود
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به کمبود آب شیرین درخاورمیانه آیا این احتمال وجود دارد که در آینده نزدیک شاهد جنگ بر سر آب در این منطقه باشیم؟ گفت: بله، این احتمال وجود دارد. جنگ آب یک موضوع جدید نیست، همیشه وجود داشته است و سالها به عنوان یک خطر جدی در خاورمیانه به آن توجه شده است. این احتمال وجود دارد که جنگهای آتی در این منطقه بر سر آب باشد. اما تاریخ برای ما درسهای زیادی دارد. طبق تجربیات تاریخی، زمینههای جنگ بر سر موضوع آب، میتواند به همکاری در این زمینه منجر شود و به همان دلیل، آب در سیاست خارجی اهمیت زیادی پیدا کرده است.
عراقچی تاکید کرد: ارزیابیهای بینالمللی نشان میدهد که تا سال ۲۰۲۵ کل منطقه خاورمیانه رسما به عنوان منطقه خشک شناخته خواهد شد که ایران نیز شامل آن میشود. این وضعیت تا سال ۲۰۵۰ به مراتب وخیمتر خواهد شد و کمبود آب و خشکسالی به یک موضوع بسیار، بسیار جدی برای کشورهای خاورمیانه از جمله ایران تبدیل خواهد شد و حتی ممکن است بخشهایی از سرزمین ایران به طور کامل یا به میزان زیاد به خاطر این موضوع از حیز انتفاع ساقط شوند. بعضا در اخبار میشنویم که ادارات فلان شهرجنوبی کشور در ایام تابستان به خاطر شدت گرما، ساعت یک بعدازظهر تعطیل میشوند یعنی این شهر از ساعت یک بعدازظهر تا غروب که هوا خنک شود کارایی ندارد و ساعت استفاده از روز کاهش پیدا میکند. به نظر می رسد در سالهای آتی این گونه مشکلات به شکل گسترده تری ایجاد خواهند شد.
این مقام مسوول در وزارت امور خارجه، با بیان اینکه در ارتباط با بحران مورد اشاره دو تدبیرکلی درعرصه جهانی وجود دارد، گفت: تدبیر اول تامین منابع آب از خارج از کشور است وتدبیر دوم مدیریت منابع آب در داخل کشور است.
وی با بیان اینکه در هر دو تدبیر مورد اشاره سیاست خارجی نقش ایفا میکند، در پاسخ به این سوال که به چه میزان امکان دارد که بتوانیم آب را از خارج به داخل کشورمنتقل کنیم؟ گفت: در ایران نیز ایدههایی در این زمینه وجود دارد که از برخی از کشورهای اطراف آب تامین شود، اما اینکه چقدر از لحاظ فیزیکی میتوان این ایده ها را عملیاتی کرد یک موضوع دیگر است. اکنون تعدادی از کشورهایی که کم آب هستند که از طریق حفر کانالهای ویژه آب را از کشورهای پرآب به داخل کشورشان منتقل میکنند.
معاون وزیر امور خارجه، با تاکید بر اینکه در مورد مدیریت منابع آب و اینکه چگونه از آب موجود استفاده بهینه کنیم، سیاست خارجی نقش مهمی دارد، به موضوع آب مجازی نیز اشاره کرد و گفت: منظور از آب مجازی این است که بررسی شود برای تولید یک کالا چقدر آب مصرف شده است، مثلا در مورد کالایی مثل برنج از زمان نشاء تا برداشت به چه میزان آب استفاده می شود. میزان آبی که در این فرایند مورد استفاده قرار گرفته است را آب مجازی میگویند. برخی اوقات آمارهای غیرقابل باوری در مورد استفاده از آب در محصولاتی که تولید میشود، مطرح میشود، مثلا بر اساس برخی از آمارهای اعلام شده، در تولید یک کفش چرمی نزدیک به ۴۵ الی ۵۰ هزار لیتر آب مصرف میشود.
آیا بهتر نیست کالایی که آب زیادی مصرف میکند را از خارج وارد کنیم؟
وی ادامه داد: در واقع آب مجازی به ما میگوید به این موضوع توجه کنید که برای تولید یک کالا چقدر آب مصرف میشود و از دیگر سو این موضوع را مطرح میکند که اگر کشوری کم آب است، بهتر است کالایی را تولید کند که آب کمی مصرف میکند و کالاهای پر آب را از خارج تهیه کند. بنابراین در همین چارچوب کشورها در تجارت خارجی باید به سمت تجارت هوشمند حرکت کنند و عامل آب را در این هوشمندی در نظر بگیرند. مثلا ما به عنوان کشوری کم آب، باید بررسی کنیم که برای تولید برخی از محصولات کشاورزی چقدر آب مصرف میکنیم و بعد از آن، در این مورد فکر کنیم که آیا بهتر نیست کالایی که آب زیادی مصرف میکند را از خارج وارد کنیم و خودمان به سمت تولید کالاهایی برویم که آب کمتری مصرف میکنند؟
عراقچی با بیان اینکه این موضوع نیز ارتباط مستقیمی با سیاست خارجی و تجارت خارجی دارد، گفت: در چارچوب این مقوله بحث کشتهای فراسرزمینی نیز مطرح میشود؛ مثلا شما میخواهید کالایی را تولید کنید که به آب فراوان احتیاج دارد، شما میتوانید با توافق با کشوری که از آب زیادی برخوردار است، کالای مورد نظر را در آن کشور تولید کنید و سپس محصولات را به داخل کشورتان منتقل کنید. کشورها میتوانند در این زمینه با یکدیگر قرارداد ببندند. مثلا کشورهایی که پرآب هستند و زمینهای حاصل خیزشان بیشتر از مورد نیازشان است، میتوانند زمین کشاورزی در اختیار کشورهایی قراردهند که کم آب هستند و این کشورها با استفاده از منابع آبی موجود کالای مورد نظر خود را تولید کنند.
معاون وزیر امور خارجه افزود: موضوع دیگر در این زمینه، بهینهسازی مصرف، اصلاح الگوی مصرف و اصلاح الگوی سیستمهای کشت و آبیاری است. هر کدام از این موضوعات برای خودشان د
منبع: اقتصاد آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۵۷۷۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مسکو از جنگ ایران و اسرائیل چه بهرهای برد؟ روسیه تمام تخممرغهایش را در سبد ایران نمیگذارد
عارف دهقاندار در اعتماد نوشت: عملیات توفانالاقصی توسط حماس علیه اسراییل در ۷ اکتبر و آغاز نبرد غزه، معادلات منطقه و نظام بینالملل را وارد مرحله جدیدی کرد که پیامدهای بسیاری در سطح منطقه و فراتر از آن به جای گذاشت که شاید آوریل ۲۰۲۴ را بتوان نقطه عطف این پیامدها دانست.
ایران و اسراییل که سالها در منطقه به اصطلاح خاکستری با یکدیگر درگیر بودند و بهرغم همه دشمنیها و رقابتهای ژئوپلیتیکی و هویتی، از رویارویی مستقیم با یکدیگر اجتناب میکردند، وارد یک رویارویی نظامی مستقیم و رودررو شدند.
هر چند که باید تاکید کرد که این رویارویی نظامی، محدود، کنترل شده و درچارچوب قواعد بازی بود و در نهایت سطح نزاع از حالت رویارویی مستقیم به نبرد در منطقه خاکستری بازگشت.
همان طور که پیشبینی میشد، پس از اقدام اسراییل، سطح تنش میان طرفین کاهش پیدا کرد و ایالات متحده امریکا، نقش قابل توجهی در این کاهش تنش داشت. چرا که دولت دموکرات مستقر در امریکا به دلایل فراوان، علاقهای به گسترش سطح نزاع میان طرفین نداشته و تلاش کردند که از اهرمهای خود برای کنترل رفتار کابینه نتانیاهو پس عملیات «وعده صادق» استفاده کند.
اما نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که ایالات متحده تنها قدرت خارجی متاثر از این تغییر معادلات در منطقه خاورمیانه نبوده و باید تاثیرپذیری و موقعیت دیگر قدرت بزرگ جهانی یعنی روسیه را در این تحولات و همچنین جایگاه آن در آینده منطقه را مورد توجه و ارزیابی قرار داد.
روسیه در طی یک دهه گذشته تلاش زیادی برای تقویت شبکهها و اعمال نفوذ خود در منطقه خاورمیانه انجام داده است و پس از ۷ اکتبر و تغییر معادلات در خاورمیانه و همچنین تمرکز بر جنگ اوکراین، جایگاه خود را در این منطقه متزلزل و در معرض خطر میبیند.
پس از افزایش تنش میان ایران و اسراییل، راهبرد روسیه در قبال این تنش اهمیت خاصی پیدا میکند، چرا که وقتی به گذشته برمیگردیم، مشاهده میکنیم که هیات حاکمه روسیه و ولادیمیر پوتین، رییسجمهور این کشور از یک سو در سوریه با ایران همکاریهای نزدیکی میکرد و از سوی دیگر این اجازه را به اسراییل میداد که مواضع ایران را در خاک سوریه هدف قرار بدهد و در زمان انجام این حملات، پدافندهای روسی مستقر در سوریه عمل نمیکرد.
همچنین نباید از نظر دور داشت که روابط تهران - مسکو پس از جنگ اوکراین، تغییرات مهمی را تجربه کرده است و سطح همکاریهای نظامی طرفین وارد مرحله جدیدی شده است و بهرغم خصومتهای دیرینه تاریخی و اختلافات ژئوپلیتیکی، فضای کنونی خاورمیانه هر دو دولت را تشویق میکند تا با همکاری نزدیکتر، معادلات منطقه را به ضرر امریکا رقم بزنند.
به طور کلی، مقامات مسکو مانند همتایان خود در پکن به دنبال ثبات بیشتر در منطقه خاورمیانه هستند و هرگونه آشفتگی در منطقه میتواند به منافع روسیه آسیب برساند که از جمله آنها رشد گروههای تکفیری و تروریستی در سطح منطقه است. روسها حساسیت ویژهای نیز نسبت به گروههای افراطی و تروریستی داشته که در سالهای اخیر در بخشهایی از روسیه و همچنین سایر بخشهای اتحاد جماهیر شوروی سابق، مانند تاجیکستان نفوذ کردهاند. همان طور که به یاد داریم، در ۲۲ مارس، گروه تروریستی داعش توسط تعدادی از عناصر تاجیکی خو به یک سالن کنسرت در مسکو حمله کردند و نزدیک به ۱۵۰ نفر را کشتند.
فراتر از مبارزه با تروریسم، روسیه به دنبال حمایت از دولتهای عربی دوست در منطقه، حفاظت از حضور نظامیان کشور در سوریه، جذب سرمایهگذاری خارجی از کشورهای ثروتمند عرب خلیجفارس و ایجاد روابط تجاری با منطقه است که از طریق آن بتواند تحریمهای غرب را که به واسطه جنگ اوکراین بر این کشور وضع شده را دور بزند و بتواند سیاستهای انرژی خود را با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هماهنگ کند؛ لذا علاوه بر ایران، روسیه نگاه ویژهای به کشورهای عربی خلیجفارس نیز دارد و مواضع این کشور نسبت به جزایر سهگانه ایران را نیز باید در همین راستا تعریف کرد؛ لذا درست است که در شرایط فعلی، سطح روابط نظامی ایران و روسیه در حالت خوبی قرار دارد.
اما این به آن معنا نیست که این کشور قرار است تمام تخممرغهای خود را در سبد ایران بگذارد و علاوه بر ایران، به دنبال روابط اقتصادی و حتی نظامی با کشورهای عربی منطقه نیز هست.
اگر به بحث تنشهای ایران و اسراییل بازگردیم، باید گفت که روسیه مخالف هر گونه جنگ همهجانبه و تمام عیار، میان این دو طرف است. با این حال، تشدید تنش آن هم به صورت محدود و کنترل شده بین ایران و اسراییل به طور بالقوه و از چند جهت به نفع منافع روسیه است که به طور خلاصه دلایل آن بیان میشود.
نخست اینکه افزایش سطح ناامنی و گسترش دامنه پیامدهای جنگ در خاورمیانه، در حالی که نزدیک به ۷ ماه از آغاز جنگ غزه میگذرد، رویکرد و پیام روسیه به دولتها و جوامع عربی را تقویت میکند که ایالات متحده عامل اصلی بیثباتی و تنش در سطح منطقه است و امریکا رویکردی مسوولانه در قبال تحولات منطقه ندارد.
پوتین و دیگر مقامات روسی دهههاست که امریکا را به واسطه حمایتهای یک جانبهشان از اسراییل و ناتوانی در حل و فصل ریشهای اصلیترین بحران در این منطقه یعنی درگیری فلسطین و اسراییل سرزنش میکنند. این پیام و رویکرد از جانب روسیه برای مخاطبان عرب که به طور فزایندهای از ایالات متحده به خاطر تلفات انسانی فزاینده در غزه خشمگین هستند، خوشایند است.
دوم اینکه پیامدهای بیشتر جنگ غزه، و گسترش محدود دامنه تنشها در منطقه، توجه جهانی را از اوکراین به خاورمیانه منحرف کرده که روسیه از آن استقبال میکند.
سوم، وجود سطح محدودی از درگیری مستقیم میان تهران و تلآویو میتواند نفوذ روسیه را در منطقه از طرق دیگری تقویت کند.
دولت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، ممکن است به هیات حاکمه روسیه و شخص پوتین به عنوان رهبری نگاه کند که به واسطه روابطی که با تهران دارد، بتواند تا حدی روی تصمیمات تهران تاثیر بگذارد؛ و در آخر اینکه هر چند در حال حاضر سطح نزاع ایران و اسراییل تا حدی کاهش پیدا کرده، اما به واسطه احتمال افزایش سطح تنش، ایران در آینده نیاز بیشتری به جنگندهها و سامانههای دفاعی روسیه پیدا خواهد کرد که از آن طریق برای خود ایجاد بازدارندگی کند.
هر چند که سطح تنش میان ایران و اسراییل در حال حاضر کنترل شده و ظاهرا به منطقه خاکستری بازگشته است، اما با توجه به ادامه جنگ خطر گسترش خصومتها به یک جنگ منطقهای را نباید نادیده گرفت. ادامه جنگ در غزه و دیگر درگیریهای حل نشده در خاورمیانه، احتمال حملات آتی اسراییل علیه ایران و بالعکس را باز میگذارد که نباید آن را از نظر دور داشت.
هر چند که باید اندکی دقیقتر راهبرد روسیه را در منطقه بررسی کرد، اما این کشور در این جنگ تعارض منافع جدی با اسراییل نیز دارد و این را در مواضع خود نشان داده است.
ایران نیز میتواند از این فرصت به نفع منافع خود در منطقه استفاده کند، اما نباید از نظر دور داشت که روسیه اگر چه تا حدی در تحولات منطقه در محور مقابل غرب قرار میگیرد، اما قرار نیست که تمام تخممرغهای خود را در سبد ایران بگذارد و آنها هم به دنبال منافع خود در این جنگ هستند.
نکته پایانی احتمال حضور ترامپ در جایگاه ریاستجمهوری امریکاست، که میتواند معادلات جنگ اوکراین و همچنین جنگ غزه را دچار تغییرات کند. باید صبر کرد و نتایج انتخابات امریکا را دید.